دکارت (۱۶۵۰-۱۵۹۶) مردی فوقالعاده دانشمند بود، اما شهرتش بیشتر به سبب آن است که دعوی تردید میکرد نه بهسبب آنچه واقعاً میدانست. او میپرسید: چگونه میتوانم مطمئن باشم که خواب نمیبینم؟ چگونه میتوانم یقین داشته باشم که اهریمن فریبکاری مغزم را با عقاید نادرست پُر نمیکند؟ بر طبق این ضربالمثل بیکن که «اگر کسی کارش را با یقینیات آغاز کند، سرانجام به تردیدها خواهد رسید؛ اما اگر آماده باشد که با تردیدها شروع کند، سرانجام به یقینیات خواهد رسید»[۱]، دکارت خوانندگانش را دعوت میکرد تا در حمامِ سردِ شکگرایی به او بپیوندند - حمامی که خودش آن را بهطرز شگفتانگیزی نیروبخش و نشاطآور یافته بود: چون در آن هنگام مایل بودم خود را صرفاً وقف جستوجوی حقیقت کنم، پی بردم به اینکه لازم است.... هر چیزی را که تصور کمترین شک در آن میرود رد کنم و مطلقاً نادرست بدانم.... پس، از آنجا که حواسمان گاه ما را میفریبد، عزم جزم کردم تا فرض کنم که هیچ چیز چنان نیست که در اثر حواس خودمان به آن پندار هدایت میشویم. و چون هستند کسانی که.... در استدلال به راه خطا میروند و چون حدس میزدم که من هم مانند هر کس دیگری مستعد خطا کردنم، همۀ دلیلهایی را که پیشتر به منزلۀ استدلالهای اثباتگر انگاشته بودم نادرست دانستم و رد کردم. سرانجام، با توجه به اینکه خود اندیشههایی که در هنگام بیداری داریم ممکن است هنگام خواب نیز روی دهند بیآنکه هیچ یک از آنها در آن زمان درست باشند، بنا را بر این فرض گذاشتم که همۀ چیزهایی که تا آن موقع به ذهن من وارد شدهاند چیزی بیش از توهّماتی نبودهاند که در خوابهایم پدید آمدهاند
نویسنده : | آنتونی گاتلیب |
مترجم : | فریبرز مجیدی |
انتشارات: | مازیار (1397) |
نوبت چاپ: | 1 |
شابک: | 9786006043913 |
تعداد صفحات: | 240 |
نوع جلد: | سخت |
قطع کتاب: | وزیری |
وزن کتاب: | 650 گرم |