النور ونس سیودوساله بود که به عمارت هیل آمد. حالا که مادرش مرده بود، از بین تمام مردم جهان، بهراستی فقط از خواهرش متنفر بود. از شوهرخواهر و خواهرزادهٔ پنجسالهاش هم خوشش نمیآمد و هیچ دوستی نداشت. یکی از دلایل اصلیاش یازده سالی بود که از مادر ناتوانش مراقبت کرده بود؛ کاری که ارمغانش برای او اندکی مهارت پرستاری و ناتوانی در مواجهه با نور شدید آفتاب، بدون پلکزدن مدام بود. به یاد نداشت در این سالهای بزرگسالی روز خوش دیده باشد و واقعاً احساس خوشبختی کرده باشد. سالهایی که با مادرش بود، فداکارانه حول گناهان کوچک و سرزنشهای کوچک بنا شده بود؛ حول خستگی مدام و ناامیدی بیپایان. بیآنکه بخواهد خجالتی و محتاط شود، از آنجا که مدتی طولانی تنها زندگی کرده بود و هیچکس را نداشت که دوستش داشته باشد، حرف زدن برایش سخت شده بود، حتی حرف زدن معمولی؛ نمیتوانست بدون معطوف کردن صددرصدیِ حواسش به حرف زدن چیزی بگوید و بهطرز عجیبی بهسختی کلمات موردنیازش را پیدا میکرد. اسمش به این دلیل از فهرست دکتر مونتاگ سر درآورده بود که یک روز، وقتی او دوازدهساله و خواهرش هجدهساله بودند و از مرگ پدرشان هنوز یک ماه هم نگذشته بود، باران سنگ روی خانهشان باریدن گرفت؛ بارانی بیهوا و بیدلیل که از روی سقف با صدایی وحشتناک غلت میخورد پایین روی دیوارها؛ پنجرهها را میشکست و دیوانهوار به سقف میکوبید. بارش سنگ سه روز بهصورت متناوب ادامه داشت و هر بار النور و خواهرش بیشتر از اینکه نگران سنگها باشند، از تجمع همسایهها و تماشاچیهای هر روزِ جلوی خانهشان عصبی میشدند، همینطور از اصرار عصبی و کورکورانهٔ مادرشان که همهٔ اینها را میانداخت گردن بدخواهان محل که پشت سرشان حرف میزدند و از موقعی که او ساکن آنجا شده بود دست از سرش برنداشته بودند. بعد از سه روز وقتی النور و خواهرش به خانهٔ دوستی فرستاده شدند، بارش سنگها متوقف شد و دیگر هم نیامد، هرچند النور، خواهر و مادرش برگشتند و در همان خانه زندگی کردند و دشمنی با همسایهها هم هرگز تمام نشد. همه داستان را فراموش کرده بودند، البته جز عدهای که دکتر مونتاگ با آنها مشورت کرده بود؛ قطعاً خود النور و خواهرش هم این اتفاق را از یاد برده بودند و آنموقع هریک فکر میکرد همهچیز زیر سر آن یکی است.
نویسنده : | شرلی جکسن |
مترجم : | نیلوفر رحمانیان |
انتشارات: | خوب (1402) |
نوبت چاپ: | 3 |
شابک: | 9786226513708 |
تعداد صفحات: | 248 |
نوع جلد: | نرم |
قطع کتاب: | رقعی |
وزن کتاب: | 250 گرم |