(پرده در سکوت بالا میرود. دورا و آننکوف بیحرکت روی صحنهاند. تقّهای به در میخورد. آننکوف با حرکت دست و صورت دورا را، که ظاهرآ میخواهد حرفی بزند، دعوت به سکوت میکند. دو تقّهٔ دیگر) آننکوف: خودشه! (از صحنه بیرون میرود. دورا، بیحرکت، منتظر است. آننکوف با استپان برمیگردد. از دوسو شانههای استپان را گرفته است) خودشه! استپان! برگشته! دورا: (بهطرف استپان میرود و دستش را در دست میگیرد) چه سعادتی! استپان! استپان: سلام، دورا. دورا: (نگاهش میکند) سه ساله. استپان: اوهوم. سه سال. روزی که دستگیرم کردن داشتم میاومدم به شما ملحق بشم. دورا: منتظرت بودیم. دیر و دیرتر میشد و من قلبم تند و تندتر میزد. دیگه جرئت نداشتیم حتی به همدیگه نیگا کنیم. آننکوف: مجبور شدیم دوباره آپارتمانمون رو عوض کنیم.
نویسنده : | آلبر کامو |
مترجم : | خشایار دیهیمی |
انتشارات: | ماهي (1403) |
نوبت چاپ: | 10 |
شابک: | 9789642091287 |
تعداد صفحات: | 108 |
نوع جلد: | نرم |
قطع کتاب: | رقعی |
وزن کتاب: | 300 گرم |